سلام
واقعا ببخشید یکم... البته نه یکم...کم کار شدیم وبه قول شما تنبل!!!
اخه مدیران وبلاگ(نجمه ،من، فاطمه) همه این هفته سرمون شلوغه...
نه این که همه مون ترم آخری هستیم و عجله داریم برای خانه نشینی!!!!!!
نجمه جان،مدیر دست راستم نیست و به جای او فاطمه اومده...فقط شیطونی میکنه...و خیلی خیلی کم حوصله است خیر سرمون فردا کنفرانس داریم وهنوزم خیلییییییی کار داره!!!خدا به دادمون برسه!!!
ای کاش الان دو تا چای داغ،لب سوز اینجا داشتیم
التماس دعا
سلام دوست عزیز وبلاگ باهالی داری امیدوارم موفق بشی.اگر مایلی تبادل لینک کنیم؟
سلام
از این که به وبلاگ خودتون سر زدید متشکریم
باشه سعید جان
تبادل لینک میکنیم.
سلام همسایه های تنبل
شما که اول کاری اینجوری میکنین وای ی ی ی ی به موقعی که ۴ سال از بلاگتون گذشته باشه
راستی چه خبر ها ؟
شما دانشجو هستین ؟
به به
اونم ترم آخری
یادش بخیر ٬ یاد خاطرات افتادم
چی میخونین حالا ؟
کجا ؟
سلام
همه جای ایران سرای من است.
و همه ی دانشگاه ها کلاس درس من است!!!
عزیزم ما دانشجوهای پایه ثابت دانشگاه اکسفوردیم....اگه خواستی دیداری داشته باشیم تشریف بیارین
قدومتون سبز
راستی اون پستی که شما نظر دادید مربوط به دو سال قبل هست
باید تمام مدرسه را با خبر کنیم
تا با هم از کلاس سیاست حزر کنیم
خود کار های آبی خود را از این به بعد
باید برای ضربه آخر تبر کنیم
سبز و سپید است و سرخ رنگ هر چه مداد
در درس رسم پرچم مان تیز تر کنیم
این زنگ های تلخ سیاهی موقتی است
آماده ای رفیق که شب را سحر کنیم ؟
من و تو به دست کلاس ماست آزادی
برخیز تا برای رهایی خطر کنیم
تا فتح آفتاب کماکان مقاومت
تا آسمان مدرسه را پر شرر کنیم .
دیروز روی تخته سیاه کلاسمان
:ما همه باید خطر کنیم. آقا نوشت
سلام آقا سعید
مهمه من چه پستی رو نظر دادم!!!!!!!! باشه اینبار خودتون بگین به کدوم یک از پست های شما نظر بیدم این جور خوبه .....نه!!!!!!!!!